برش هادوشنبه ۲۶ آذر ۱۴۰۳

سیره اخلاقی شهید مهدی زین الدین

کلام شهیدان: فرازی از وصیت نامه شهید سلیمانی : شهدا را در چشم، دل و زبان خود بزرگ ببینید، همانگونه که هستند. فرزندانتان را با نام آنها و تصاویر آنها آشنا کنید.

فعالیت های جهادی شهید مهدی زین الدین

ماه رمضان سال ۵۸ بود.  از طرف جهاد سازندگی با یک گروه ۲۵ نفره رفته بودیم روستای وسف برای کمک به کشاورز ها در چیدن میوه باغ ها و دروی گندم. مهدی را اولین بار آنجا دیدم. از سر زمین […]

خواب راحت شهید مهدی زین الدین

سه روز بود که مهدی چشم روی چشم نگذاشته بود. همان طور که بی سیم در دستش بود، خوابش گرفت.  اسماعیل صادقی گفت: صدای بی سیم را کم کن و آرام صحبت کن تا آقا مهدی قایقی بخوابد. یک ربع […]

ارادت شهید مهدی زین الدین به بسیجی ها

شب عملیات بود.  با حسن باقری آمده بود سر کشی خط.  موتور شان لای گل ها گیر کرده بود.  کمک شان می‌کردم تا موتور بیرون بیاید.  گفتم: خسته نباشید! شما اینجا چه کار می کنید؟ خطرناک است. مهدی گفت:  خسته نباشید […]

مریض داری در سیره شهید مهدی زین الدین

همراه  آقا مهدی برای دوره آموزش اطلاعات رفته بودیم تهران.  محل آموزش ما لویزان بود. در آن هوای پاییزی  دست بر قضا سرمای بدی خوردم.  یک روز صبح که از خواب بیدار شدم ندیدمش.  وقتی برگشت دیدم آش و شیر […]