برش هاپنج شنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۳

برش ها - صفحه 12 از 114 - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام و خاطرات دفاع مقدس

کلام شهیدان: فرازی از وصیت نامه شهید سلیمانی : شهدا را در چشم، دل و زبان خود بزرگ ببینید، همانگونه که هستند. فرزندانتان را با نام آنها و تصاویر آنها آشنا کنید.

http://www.boreshha.ir/wp-content/uploads/2020/12/%D8%AA%D9%82%D9%88%DB%8C%D9%85-%D8%B4%D9%87%D8%AF%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%D8%A7%D8%AE%D8%B5-%D8%AF%DB%8C-%D9%85%D8%A7%D9%87.png

شهیدی که مهریه همسرش هم کتاب بود.

برش اول: حسن روحیه عجبیی داشت. از همان دوران ابتدایی به کتاب خواندن علاقه داشت و کتاب های زیادی می خواند. اما اصلا به درس خواندن علاقه نداشت؛ حتی یک بار مادرم به حدی عصبانی شد که کتاب های درسی […]

طی مسیر نورانیت با کتاب معراج السعاده

هادی سال های آخر ماه رمضان را به ایران می آمد. باهم به مسجدالشهدا و مجلس دعای حاج مهدی سماواتی و بعضی مواقع مسجد ارگ و مجلس حاج منصور می رفتیم. در آخرین سفر رفتار و اخلاق او خیلی تغییر […]

معرفی و بررسی کتاب عارفانه؛ زندگی نامه شهید احمدعلی نیری

کتاب عارفانه؛ زندگی نامه و خاطرات عارف شهید احمدعلی نیری نویسنده: گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی ناشر: انتشارات شهید ابراهیم هادی نوبت چاپ: بیست و پنجم-۱۳۹۷٫ تعداد صفحات: ۱۶۰ صفحه کتاب حاضر از به بررسی شخصیت و سیر زندگانی شهید […]

زندگی نامه شهید احمدعلی نیری

سال نمای زندگی شهید احمدعلی نیری ۱۳۴۵؛ (۲۹ تیر) ولادت در روستای آیینه ورزان دماوند ۱۳۵۱؛ شروع به تحصیلات ابتدایی در مدرسه اسلامی کاظمیه در محله گذر لوطی صالح تهران و ادامه دوره راهنمایی در مدرسه حافظ ۱۳۶۰؛ ورود به […]

فرماندهی که از نماز شب فراری بود.

توی مقر تخت هایمان کنار هم بود. ساعتم یک ربع قبل از اذان صبح زنگ می زد. زودتر بلند می شدم برای نماز شبی، دعایی، چیزی. علی توی خواب و بیداری فحش می داد. پتویش را می کشید روی سرش […]

شهید عبدالله میثمی و التماس برای سفر حج

آیت الله محلاتی، نماینده امام خمینی (ره) در سپاه، به دیدن عبدالله آمده بود. بعد از اینکه برای فرماندهان سخنرانی کرد و محیط کمی خلوت تر شد، گفت: شیخ! کارهایت را جمع و جور کن. باید بروی سفر حج تمتع. […]

مردم داری در سیره شهید عبدالله صادق

مردم داری عبدالله حرف نداشت. اصلا نمی توانست به کسی کمک نکند از همان بچگی. بچه که به بود سر سفره که می نشست منتظر بود کسی آب بخواهد سریع می دوید و اگر احساس می کرد کسی غذایش کم […]

آیا در ذهن تان من آدم خوبی هستم؟

حاج قاسم قیامت را با گوشت و پوست خود باور داشت و برای آن برنامه ریزی کرده بود. یکی از کارهایی که انجام داد این بود از خوبان شهادت و اقرار می گرفت؛ چنان که برای برخی از دوستان شهیدش […]

صفحه 12 از 114»... قبلی 891011121314151617 بعدی 203040...«