منظم؛ بدون رودربایستی! خاطره ای از شهید محمود کاوه
هر کس دیر میکرد بیاید جلسهای که مثلاً ساعت هشت قرارش را گذاشته بود، محمود میگفت «حق نداری پات را بگذاری توی جلسه. همان پشت در بایست کارت دارم». نمیگذاشت بیاید توی اتاق. جلسه که تمام میشد میرفت با طرف […]