برش هادوشنبه ۲۶ آذر ۱۴۰۳

سیره تهذیبی

کلام شهیدان: فرازی از وصیت نامه شهید سلیمانی : شهدا را در چشم، دل و زبان خود بزرگ ببینید، همانگونه که هستند. فرزندانتان را با نام آنها و تصاویر آنها آشنا کنید.

روش برخورد با نامحرم در سیره شهید عبد الحمید دیالمه

نوجوانی عبد الحمید هم با نوجوانان دیگر فرق داشت. تماشای تلویزیون شاهنشاهی را در خانه تحریم کرده بود. تلویزیون مبله بود. درش را قفل می کرد. در یک مهمانی خانوادگی، یکی از خانم ها دستش را به سمت دراز کرد […]

حریم دلبستگی های شهید کاظم نجفی رستگار

کاظم عازم لبنان بود. وقت خداحافظی، وصیت ها و نصیحت ها را داخل اتاق گفت. وقتی می خواستم پا را از اتاق بگذارم بیرون، گفت: از این به بعد، خداحافظی ما تا همین جا توی اتاق. نمی خواهم بیایی بدرقه […]

توبه های شهید سید حمید میر افضلی

افسوس عمر از دست رفته یک لحظه هم سید را رها نمی کرد. شب ها با پای برهنه بر روی خارها راه می رفت و صدای ناله و زمزمه اش بلندد بود تا اینکه برهنگی پا برایش عادی شد. در […]

خواستگاری دخترها از شهید محمد علی رهنمون

اولین باری نبود که دختری از محمد علی خواستگاری می‌کرد و او می‌گفت نه. سرش به کار خودش بود. خوش تیپ و خوشگل هم بود. خوب هم درس می‌خواند. خب اینها تو کلاس زود خودشان را نشان می‌دهند. دخترها پاپیچش […]

طلب حلالیت در سیره شهید علی چیت سازیان

در دیدگاه باغ کوه  نشسته بودیم. عراقی ها گرای منطقه را داشتند و یک ریز آتش می ریختند. علی یک باره گفت: سعید! با این صدا کردنش فکر کردم زخمی شده گفتم چه می گویی؟ گفت: یادت هست قبل از […]

اخلاص شهید سید حمید میر افضلی

سید حمید وقتی رزمندگانی را می دید که با وجود مشکلات به جبهه آمده اند، خیلی متأثر می شد و گریه می کرد. می گفت: من از دیدن این ها خجالت می کشم. این ها با این وضعیت به جبهه […]

محاسبه نفس در سیره شهید محمد علی رهنمون

رهنمون یک دفترچه کوچک داشت، همیشه همراهش بود و به هیچ‌کس نشانش نمی‌داد. یک بار یواشکی برداشتمش ببینم چه می‌نویسد. فکرش را کرده بودم. کارهایی که در طول روز انجام داده بود را نوشته بود. سر چه کسی داد زده، […]

صفحه 4 از 6 قبلی 123456 بعدی