نماز در سیره شهید عماد مغنیه
عماد از همان بچگی انس با مسجد داشت. با پدرش به شب نشینی ها طولانی بهمسجد می رفت. همین باعث شده که عاشق حوزه شود. اما جنگ های داخلی لبنان منصرفش کرد. وقتی هم عضو سازمان فتح بود؛ کمتر جوانی […]
عماد از همان بچگی انس با مسجد داشت. با پدرش به شب نشینی ها طولانی بهمسجد می رفت. همین باعث شده که عاشق حوزه شود. اما جنگ های داخلی لبنان منصرفش کرد. وقتی هم عضو سازمان فتح بود؛ کمتر جوانی […]
دست نوشته شهید دکتر مصطفی چمران در رثای حجت الاسلام والمسلمین سیدعلی اکبر ابوترابی در دی ماه ۱۳۵۹ ، زمانی که پنداشت ایشان به شهادت رسیده است: بسم الله الرحمن الرحیم ولا تحسین الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل […]
حسین آقا آمده بود مرخصی و هر دو خانواده دور هم جمع بودیم. حسین آقا به پدرش گفت: بابا جان! دوست دارم مراسم عروسی ام در خانه خدا باشد؛ در مسجد محله مان. پدر حسین کمی مکث کرد و گفت: […]
تیر تراش می زدند. دوشکا و تیر بار را کار گذاشته بودند توی خاک، درست مماس با زمین. سرت را که می آوردی بالا می زدند. علی خوابیده بود روی زمین. همان جا دستش را زد توی خاک و تیمم […]
وقتی شهید بهشتی در آلمان بودند در سفری با ایشان از هامبورگ به شهر دیگری می رفتیم. اول ظهر به یک ایستگاه راه آهن رسیدیم چون وقت نماز شده بود نشان قبله نما گذاشتند، قبله را مشخص کرده و روی […]
جلال وارد مدرسه حقانی قم که شد، در حجره کوچکی که ساکن شده بود، در بسیاری از اوقات به نیت پدرش نماز قضا می خواند. می گفت: پدرم یک موهبت الهی بود. او بود که مرا بدین جا رساند و […]
در عملیات والفجر ۴ سید دچار موج گرفتگی شدید شده بود و چشمانش کم شو. با زور و اجبار آوردیمش رفسنجان. نیمه شب بود که دیدم بیدار شده می خواهد برود بیرون. بردمش دستشوئی و آوردمش. خوابید. دوباره که بیدار […]
سر شب معمولا زندانی ها، با هم گرم می گرفتند و هر گروهی به تناسب خودش به کاری مشغول می شد. از بحث ها سیاسی گرفته تا بازی ورق و شطرنج و تماشای تلویزیون. اما عبد الله از همه اینها […]