زندگی نامه شهید محمد علی رجایی
سال نمای زندگی شهید محمد علی رجایی دومین رئیس جمهوری اسلامی ایران ۱۳۱۲؛ (۲۵ خرداد) ولادت در قزوین ۱۳۱۶؛ وفات پدر در چهار سالگی ۱۳۱۹؛ ورود به دبستان ۱۳۲۵؛ اتمام کلاس ششم ابتدایی در قزوین ۱۳۲۶؛ انتقال به تهران برای […]
سال نمای زندگی شهید محمد علی رجایی دومین رئیس جمهوری اسلامی ایران ۱۳۱۲؛ (۲۵ خرداد) ولادت در قزوین ۱۳۱۶؛ وفات پدر در چهار سالگی ۱۳۱۹؛ ورود به دبستان ۱۳۲۵؛ اتمام کلاس ششم ابتدایی در قزوین ۱۳۲۶؛ انتقال به تهران برای […]
سال نمای زندگی شهید آمنه صدر، معروف به بنتالهدی نویسنده و فعال فرهنگی-سیاسی عراق ۱۳۱۶؛ (اسفند) ولادت در کاظمین ۱۳۲۷؛ وفات پدر در ۱۴ سالگی و قرار گرفتن تحت تکفل مادر و برادرش سید اسماعیل صدر ۱۳۳۶؛ آغاز فعالیت های […]
سال نمای زندگی شهید محمد جواد باهنر نخست وزیر دولت شهید رجائی ۱۳۱۲؛ (۱۳ شهریور) ولادت در منطقه “محله شهر” کرمان. ۱۳۱۷؛ شروع به تحصیل د رمکتب خانه. ۱۳۲۳؛ آغاز تحصیلات طلبگی در مدرسه معصومیه کرمان. ۱۳۳۲؛ اتمام پایه پنجم […]
سال نمای زندگی شهید محمد ابراهیم همت فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) تهران ۱۳۳۳؛ (پائیز) برگشتن علائم حیاتی در رحم مادر به توسل به امام حسین (ع) و در سفر کربلا. ۱۳۳۴؛ (۱۲ فروردین) ولادت در شهرضای اصفهان. […]
سال نمای زندگی شهید سید محمود افتخاری ۱۳۳۷؛ (۲۱ فروردین) ولادت در دماوند ۱۳۳۹؛ ابتلا به بیماری مننژیت و از دست دادن قدرت تکلم تا چهار سالگی ۱۳۴۳؛ ثبت نام در مدرسه ابتدایی علی رغم مشکل لکنت شدید زبان و […]
سال نمای زندگی شهید سید محمد علی رحیمی رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی در پاکستان ۱۳۳۶؛ (۱۹ تیر) ولادت در اهواز. ۱۳۴۳؛ شروع تحصیلات ابتدایی در تهران. ۱۳۵۸؛ مدیر مسئولی نشریه امامت. ۱۳۵۹؛ (۱۲ فروردین) ازدواج با خانم مریم قاسمی زهد […]
سال نمای زندگی شهید مسعود علی محمدی استاد دانشگاه و عضو هیئت علمی دانشکده فیزیک دانشگاه تهران ۱۳۳۸؛ (۳ شهریور) ولادت در روستای کن در شمال غرب تهران. ۱۳۶۴؛ اخذ مدرک کارشناسی از دانشگاه شیراز. ۱۳۶۷؛ اخذ مدرک کارشناسی ارشد. […]
سال نمای زندگی شهید علی رضا ماهینی ۱۳۳۵؛ ولادت در یکی از محلات جنوب شهر بوشهر ۱۳۴۷؛ اخد مدرک دیپلم از دبیرستان حاج جاسم بوشهری با معدل اول بوشهر ۱۳۴۷؛ ورود به دانشگاه علم وصنعت تهران بدون کنکور به علت […]
شهید محمد ابراهیمیان شب حمله همه پشانی بند ها را ریخته بود به هم. داشت دنبال سربند «یا فاطمة الزهرا (س)» می گشت. بچه ها گفتند: مگر فرقی می کند، یکیش را بردار؟ گفت: من مادرندارم. دلم خوش است وقتی […]
شش روز بعد از شروع جنگ شهید شد. خوابش را که دیدم، پرسیدم چرا سراغ ما را نمی گیری؟ جواب نداد. اصرارم را که دید، گفت: فقط یک مطلب می گویم و آن اینکه ما شهدا، شب های جمعه می […]