
سختگیری علمی در سیره شهید مجید شهریاری
استاد با همه مهربانی هایش، نسبت به کلاس درس خیلی حساس بود. معمولا ۹۹ درصد زمان کلاس را درس می داد. بعضی مواقع زمان کلاس به دو سه ساعت می رسید. اگر دانشجویی که شاگرد استاد نبود، تقاضای حضور در […]
استاد با همه مهربانی هایش، نسبت به کلاس درس خیلی حساس بود. معمولا ۹۹ درصد زمان کلاس را درس می داد. بعضی مواقع زمان کلاس به دو سه ساعت می رسید. اگر دانشجویی که شاگرد استاد نبود، تقاضای حضور در […]
سید بعد از بازگشت از سفر عتبات عالیات، در شیراز مشغول به تبلیغ و اقامه جماعت شد؛ اما مسجدی که سید در آن مشغول به تبلیغ بود، کوچک بوده و ظرفیت لازم را نداشت. یکی از پیش نهادها باز سازی […]
تابستان ۱۳۸۹ بود؛ چهار ماه قبل از شهادت استاد. روزی برای کاری رفتم خدمت دکتر. اصلا سر حال نبود. گفتم شاید کاری کردم که از دست من ناراحت است. پنج شنبه ها می رفتیم کلاس کتاب مصباح الهدی. بیانات حاج […]
شهید مدرس به شدت مخالف زیاد شدن حقوق نمایندگان مجلس بود. منطق ایشان این بود که نمایندگان باید نوکر مردم باشند و برای خود کیسه ای از نمایندگی ندوزند. برش اول: در دوره چهارم مجلس مدرس نماینده اکثریت مجلس و […]
مجید فوق العاده هوای مادرش را داشت. یکی از دلایلی که او را از فکر تحصیل در خارج از کشور منصرف ساخت، رسیدگی به پدر و مادرش بود. وقتی مادرش را می دید، دست و پایش را می بوسید. موقع […]
شهید طهرانی صهیونیست ها را دشمن درجه یک و نابودی آنها را آرمان خود می دانست. تمام برنامه هایی هم که داشت همه در جهت همین هدف بود. می گفت: «نابود کردن اسرائیل فقط به دست شیعه است. خود اسرائیلی […]
حاج حسن همیشه نوجوانان و جوان ها را با خودش جمع می کرد می برد کوه نوردی. بودند در بین بچه ها کسانی که حرمت ایشان را آن طور که لازم بود ادا نمی کردند. حتی یکی از بچه ها […]
شهیدان اسماعیل رضایی و طیب حاجرضایی دو تن از مبارزین قبل از انقلاب بودند که پس از جریان حادثهی ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ توسط رژیم پهلوی دستگیر و بعد از دادگاهی نمایشی در سحرگاه یازدهم آبان ماه ۱۳۴۲ تیرباران شدند. […]
وقتی با حاج حسن در هیئت مدیره تیم صبا باتری بودیم، رشته های ورزشی آن را از ده رشته به بیست رشته ارتقا دادیم. حسن بیش از کارهای فوتبالی روی کار فرهنگی تأکید داشت. می گفت: «کار فرهنگی باید تا […]
سه روز بعد از تظاهرات ۱۵ خرداد، از کلانتری آمدند دنبال پدرم. می گفتند: نیم ساعته می رویم و می آییم. وقتی وارد شهربانی می شوند به این بهانه که تیمسار نصیری فردی عصبانی است، پاها و دست های طیب […]
چند نفر پاسبان آمدند میدان بار و به بهانه گوسفندهای طیب به وی اهانت کردند. خون طیب بود جوش آمد و سیلی محکمی به پاسبان زد و مردم ریختند سرشان و ماشین شان را هم آتش زدند. با دعوت طیب، […]
وصیت نامه بنده خدا مصطفی اردستانی “اللهم اجعلنی من جندک فان جندک هم الغالبون و اجعلنی من حزبک فان حزبک هم المفلحون و اجعلنی من اولیائک فان اولیائک لاخوف علیهم و لا هم یحزنون. اللهم انی اسئلک تجعل وفاتی قتلا […]