
حمایت حضرت زهرا (س) از شهید حسن آقاسی زاده شعر باف
یکی از تاکسی های پدرش تصادف کرده بود و می خواست با موتور برود که مانعش شدم. گفت: اگر شما ناراحت می شوید نمی روم. بعد از مدتی خواب حضرت زهرا (س) را دیدم که به من فرمودند: چرا نگذاشتی […]
یکی از تاکسی های پدرش تصادف کرده بود و می خواست با موتور برود که مانعش شدم. گفت: اگر شما ناراحت می شوید نمی روم. بعد از مدتی خواب حضرت زهرا (س) را دیدم که به من فرمودند: چرا نگذاشتی […]