برش هادوشنبه ۲۶ آذر ۱۴۰۳

دعایی که رزمندگان برای حفاظت از بلاها با آن انس داشتند

کلام شهیدان: فرازی از وصیت نامه شهید سلیمانی : شهدا را در چشم، دل و زبان خود بزرگ ببینید، همانگونه که هستند. فرزندانتان را با نام آنها و تصاویر آنها آشنا کنید.

در عملیات والفجر یک ، در سنگر نیروهای اطلاعات دعایی از امام صادق (ع) بود که مرا خیلی جذب خودش کرد و با تکرار چند باره آن، جان من و خیلی از بچه ها نجات پیدا کرد.
« اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِي دِرْعِكَ الْحَصِينَةِ الَّتِي تَجْعَلُ فِيهَا مَنْ تُرِيدُ » یعنی خداوندا ! مرا در رزه نفوذ ناپذیر خودت قرار بده. به راستی که تو هر آنکس را که بخواهی در این زره قرار می دهی.

برش اول:
در عملیات والفجر سه ، در محاصره یک تیپ مکانیزه دشمن بودیم. جلو و عقب ما عراقی بودند. عراقی های پشت سر، می خواستند ما را بزنند. تیرشان به عراقی های جلو ما می خورد. ما به همراه عراقی های جلو، از تپه ها پایین آمدیم . وقتی متوجه شدند ما ایرانی هستیم، فرار کردند و از بالای تپه به ما تیراندازی کردند. من متوسل به دعای مخصوص خودم جهت محافظت شدم.

یک عراقی با سیمینوف به پیشانی من زد. اما در کمال ناباوری تیر کمانه کرد و به زمین خورد و فقط خراشی بر پوست من گذاشت و خونش جاری شد. من با اعتقاد کامل هم چنان به خواندن دعای تحفظ ادامه می دادم.

برش دوم:
در عملیات بدر ، نیرویی داشتیم به نام حاج مختار که از ناحیه سر زخمی شده بود. نیاز به عقب نشینی داشتیم؛ اما نمی دانستیم حاج مختار را چه کارش کنیم. بالای دژ در تیر رس عراقی ها بود و پایینش گل و لای بود. یاد دعای مخصوص خودم افتادم و حاج مختار را که حدودا صد کیلو وزن داشت، کول گرفتم؛ در حالی که پاهایش روی زمین کشیده می شد. خودم را از لای گل ها با یک یا علی بیرون کشیدم و دعای مخصوصم را بلند بلند خواندم. هر چه تیر زدند به ما نخورد. او راتا ۸۰ متری قایق ها آوردم و سپردمش به شهید حسن سلطانی و او به قایق ها رساندش.

برش سوم:
این دعا را به شهید علی شفیعی هم یاد داده بودم. یک روز علی مرا دید و گفت: مرد حسابی این چه دعایی است که به من یاد دادی؟ چند نفر داخل قایق نشسته بودیم و من داشتم این دعا را می خواندم که بمباران شدیم. دیدم که چند نفر روی من افتاد ند و مقداری روده روی شکمم ریخت. گمان کردم شکمم پاره شده است. دست که روی شکمم کشیدم، دیدم شکمم سالم است. چهار نفر همراه من شهید شده بودند و فقط من زنده مانده بودم؛ بدون حتی یک جراحت.

برش چهارم:
دوم اردیبهشت ۵۹ بود که با بنی صدر در مورد مشکلات مرزها و پاسگاه ها جلسه ای تشکیل دادیم. ایشان شهید صیاد شیرازی را به کردستان مأمور کرد.
با زیان شهید صیاد می رفتیم اصفهان که از آنجا با آقای سالک و آقای رحیم صفوی برویم کردستان. در راه رسیدیم به قم.
صیاد گفت: ما اینجا یک طلبه ای داریم که خیلی دوست دارم ببینی اش. وقتی پیدایش کرد. صیاد بهش گفت: ما داریم می رویم به کردستان، خیلی دعایمان کن.
حاج آقای غفر اللهی گفت: هیمن جا باشید تا برگردم. وقتی برگشت دعایی را روی کاغذی نوشته بود. توی تمام عملیات ها صبح که می رفتیم می خواندیمش و خیلی هم برای مان اثر داشت. دعا یک جمله بیشتر نبود: « اللهم اجعلنی فی درعک الحصینة التی تجعل فیها من ترید ».

راوی: حمید شفیعی و سید حسام هاشمی

کتاب رندان جرعه نوش ؛ خاطرات حمید شفیعی، نویسنده و راوی: حمید شفیعی، تدوین گر: محمد دانشی، ناشر: سماء قلم، نوبت چاپ: اول- ۱۳۸۴؛ صفحات ۷۸/۱۰۲/۱۲۸/۱۴۰-۱۴۱٫

کتاب خدا می خواست زنده بمانی . کتاب شهید صیاد شیرازی. نویسنده: فاطمه غفاری. ناشر: روایت فتح. نوبت چاپ: هفتم-۱۳۹۵٫ صفحه ۴۷-۴۸٫


ر.ک:
این دعا در منابع روایی نیز آمده است:
۳۷- الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِسْحَاقَ عَنْ سَعْدَانَ عَنْ دَاوُدَ الرَّقِّيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا تَدَعْ أَنْ تَدْعُوَ بِهَذَا الدُّعَاءِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ إِذَا أَصْبَحْتَ وَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ إِذَا أَمْسَيْتَ- اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِي دِرْعِكَ الْحَصِينَةِ الَّتِي تَجْعَلُ فِيهَا مَنْ تُرِيدُ فَإِنَّ أَبِي ع كَانَ يَقُولُ هَذَا مِنَ الدُّعَاءِ الْمَخْزُونِ. ( الكافي (ط – الإسلامية)، ج‏۲، ص: ۵۳۴)

حسين بن محمد، از احمد بن اسحاق، از سعدان، از داود رقّى، از امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده است كه فرمود: «خواندن اين دعا را وا مگذار، سه مرتبه چون صبح كنى و سه مرتبه چون شام كنى: اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِي دِرْعِكَ الْحَصِينَةِ الَّتِي تَجْعَلُ فِيهَا مَنْ تُرِيدُ؛ «خداوندا! قرار ده مرا در زره خود كه استوار است. آن زرهى كه قرار مى ‏دهى در آن، كسى را كه مى ‏خواهى»، پس به درستى كه پدرم عليه السلام مى ‏فرمود كه: اين از دعاى مخزون [محفوظ در گنجينه خدا] است».

آیت الله بهجت در قبل و بعد دعا، صلواتی را توصیه می کند و از آیت الله سید علی قاضی به روش دیگر نقل شده است»
علامه لاهیجانی انصاری روزی از ایشان پرسیدند که در مواقع اضطرار و گرفتاری چه در امور دنیوی و یا در امور اخروی و بن بست کارها به چه ذکری مشغول شویم تا گشایش یابد؟ در جواب فرمودند: « پس از ۵ بار صلوات و قرائت آیة الکرسی در دل خود بدون آوردن به زبان بسیار بگو: « « اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِی دِرْعِکَ الْحَصِینَةِ الَّتِی تَجْعَلُ فِیهَا مَنْ تَشاء» تا گشایش یابد.

به این پست امتیاز دهید.

مطالب زیر رو هم از دست ندید…

نظرات و ارسال نظر