سید فرید سر پست نگهبانی بود. هوا سد بود و کم کم خواش می آمد. از جده اش زهرا (س) مدد خواست. در حال قدم زدن بود. ناگهان چشمش به یک قوری چایی افتاد. بی آنکه کنج کاو شود که از کجا آمده، یک دو تا چای خورد. اکنون با بدن گرم شده، مشغول نگهبانی بود.
یک لحظه به سمت قوری چای برگشت؛ اما گویا اثری از آن نبود. توسل به حضرت فاطمه (س) کار خودش را کرده بود.
راوی: مادر شهید
کتاب خط عاشقی ۲ (خاطرات عشق شهدا به حضرت زهرا س)، گرد آوری: حسین کاجی، بازنویسی: مهدی قربانی، انتشارات حماسه یاران، چاپ دوم- بهار ۱۳۹۵، خاطره ۲٫
به این مطلب رای دهید.
21
لینک کوتاه شده