برش هاچهارشنبه ۲۶ دی ۱۴۰۳

حکایت مزار شهید جعفر احمدی میانجی

کلام شهیدان: فرازی از وصیت نامه شهید سلیمانی : شهدا را در چشم، دل و زبان خود بزرگ ببینید، همانگونه که هستند. فرزندانتان را با نام آنها و تصاویر آنها آشنا کنید.

وقتی سید مهدی موسوی شهید شده بود. آمدیم سر مزارش. در قطعه کناری چند قبر خالی بود. جعفر داخل یکی از قبرها خوابید. از من خواست سنگ لحد را بگذارم. قبول نمی کردم. اصرار که کرد، سنگ لحد برایش چیدم . پنج دقیقه در سکوت گذشت.

http://www.boreshha.ir/wp-content/uploads/2019/04/%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%AC%D8%B9%D9%81%D8%B1-%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF%DB%8C-%D9%85%DB%8C%D8%A7%D9%86%D8%AC%DB%8C.jpg

 

حالا جعفر شهید شده بود. آمدم گلزار شهدا. جعفر را در همان قبری که یک سال و نیم قبل درونش خوابیده بود می گذاشتند.

این قبر همان قبری بود که دیشب در عالم رؤیا دیده بودم.

راوی: حاج حسین یکتا

کتاب مربع های قرمز؛ خاطرات شفاهی حاج حسین یکتا، نوشته زینب عرفانیان، ناشر: نشر شهید کاظمی، نوبت چاپ: دوم بهار ۱۳۹۷؛ صفحه ۴۰۰٫

به این پست امتیاز دهید.
حتما بخوانید:  اثر نماز شب بر شهدا در بیان شهید حسین یوسف اللهی

مطالب زیر رو هم از دست ندید…

نظرات و ارسال نظر