شهادت طلبی سه امام جمعه
هر سه رفیق بودند محمد صدوقی، سید اسدالله مدنی و سید عبدالحسین دستغیب. رفته بودند مشهد. دعاهایشان این بود که هر سه شهید شوند. شهید شدند. شهید محراب. کتاب رهبر دار العباده ؛خاطرات شهید محمد صدوقی؛ نوشته: محمد علی جعفری […]
هر سه رفیق بودند محمد صدوقی، سید اسدالله مدنی و سید عبدالحسین دستغیب. رفته بودند مشهد. دعاهایشان این بود که هر سه شهید شوند. شهید شدند. شهید محراب. کتاب رهبر دار العباده ؛خاطرات شهید محمد صدوقی؛ نوشته: محمد علی جعفری […]
یک شب در نجف پشت سر شهید مدنی نماز خواندنم. وقتی مسجد خلوت شد، دیدم شروع کرد به گریه کردن. چون به من اظهار لطف داشتند، به خودم جرأت دادم و نزدیک شدم و علت گریه شان را جویا شدم. […]
صبح ها در مسجد مهدیه مراسم دعای ندبه داشتم و شهید مدنی خودشان سخنرانی می کردند. مراسم به حدی با استقبال مردم مواجه شده بود که از شهرهای دیگر هم برای شرکت در مراسم می آمدند. ایشان در منبر مستقیم […]
رنج های مردم کوخ نشین و پا برهنه ها آزارش می داد. شبی جمعی از پزشکان مهمان آقا بودند. ایشان در ضمنِ صحبت هایی فرمودند: «مردم خیلی مشکل دارند. باید به داد مردم رسید». دکتر معزّ پرسید: چه کاری از […]
وقتی ارتداد احمد کسروی محرز شد، شهید نواب صفوی مصمم بود که ایشان باید به درک واصل شود. به همین خاطر هم، فتوای ارتداد و مهدور الدم بودنش را از آیت الله سید محمد تقی خوانساری گرفت. شهید مدنی هم […]
شب ۲۱ ماه رمضان بود. شهید مدنی سخنران جلسه بود. جلسات ایشان که با گریه همراه بود. اما این جلسه سراسر ناله و زاری بود. وقتی که چراغ ها خاموش شد. فرمودند: در این شب اگر همه شما از گناهان […]
می خواستم فصل تابستان را برای تبلیغ به آذر شهر بروم. خدمت شهید مدنی رسیدم برای دریافت نصیحت. در ضمن خاطره ای فرمودند: هر جا امکان خودنمایی دیدی کوتاه بیا. اگر در حال سخنرانی دیدی شخصی بهتر از تو وارد […]
در یک تابستان قصد داشتم از نجف به آذر شهر برای تبلیغ بروم. یکی از افرادی که حضورم در آذر شهر را مانعی برای خود می دید، پشت سرم شایعات زیادی درست کرده بود. رفتم حرم حضرت امیر (ع) و […]
کتاب سید اسد الله؛ خاطراتی از شهید سید اسد الله مدنی نویسنده: علی اکبری مزد آبادی ناشر: یا زهرا (س) نوبت چاپ: اول – ۱۳۹۳ تعداد صفحات: ۲۱۶ صفحه- مصور کتاب در یک نگاه کتاب حاضر گلچینی است از خاطرات […]
هفتمین روز شهادت شهید بهشتی بود و داشتیم می رفتیم خانه آیت الله شهید مدنی برای جاری کردن خطبه عقد دائم. وقتی از تاکسی پیاده شدیم، علی مرا کناری کشید و گفت: می دانم خیلی به من علاقه داری و […]
شهید سیفی نماز هایش طولانی بود. طوری نماز می خواند که انگار در عالم دیگری است. گاهی بچه ها می گفتند تندتر بخوان. می گفت: در تبریز پشت سر آیت الله شهید مدنی نماز می خواندیم. ایشان هم نماز را […]
سال شمار زندگی شهید آیت الله سید اسد الله مدنی ۱۲۹۳؛ ولادت در آذر شهر (دهخوارگان) استان آذربایجان شرقی ۱۲۹۷؛ وفات مادر ۱۴۰۹؛ وفات پدر ۱۳۲۱؛ مهاجرت به نجف برای تحصیل علم و شرکت در دروس آیت اللّه سید محسن […]