نبوغ علمی شهید مرتضی مطهری
نماینده مجلس بود. می خواست متنی عربی را بنویسید. مرتضی را به او معرفی کردند. از تسلط یک نوجوان چهارده پانزده ساله به زبان عربی خیلی تعجب کرده بود. گفت: پسر جان! الان مملکت خیلی فرق کرده. حالا نمی خواهد تا نجف […]
نماینده مجلس بود. می خواست متنی عربی را بنویسید. مرتضی را به او معرفی کردند. از تسلط یک نوجوان چهارده پانزده ساله به زبان عربی خیلی تعجب کرده بود. گفت: پسر جان! الان مملکت خیلی فرق کرده. حالا نمی خواهد تا نجف […]
از سال دوم دبیرستان که رفتیم رشته ریاضی، درس های حفظی مان خوب نبود؛ اما در درس های فکری و ابتکاری همیشه نمره اول کلاس بودیم. صبح که می آمدیم مدرسه یک مسئله سخت را می گذاشتیم وسط. هر کسی […]
سید به تحصیل علاقه زیادی داشت. پدرش وقتی این علاقه را در او دید، پیشنهاد کرد که برای ادامه تحصیل به خارج از کشور برود. سید محمد تقی پیشنهاد پدرش را قبول نکرد. می گفت: ما خارجی نیستیم. هر چه […]
با اینکه شب و روز میرزا گرم کار بود؛ اما به مکالمه ربان اهمیت می داد. با گرامافون زبان انگلیسی یاد می گرفت. مادرش می گفت: مگر زبان خودمان چه اشکالی دارد که داری این ها را گوش می کنی؟ […]
محمد جواد وقتی وزیر آموزش و پرورش شد، دیگر کمتر در خانه دیده می شد. می گفت: احساس می کنم ده میلیون بچه دارم که باید به همه شان برسم. به اکثر مدارس سرکشی می کرد؛ از شمالی ترین نقطه […]
مرتضی از همان کودکی به مکتب و درس و مدرسه نگاه دیگری داشت. یکی از نیمه شب های تیرماه بود. هوا هم صاف و مهتابی. از خواب که بیدار شدم مرتضی را ندیدم. فکر کردم دستشویی است؛ اما آنجا هم […]
عبد الله در زندان هم که بود، روی استفاده از وقتش حریص بود. اکثر وقتش به دعا و نماز و مطالعه کتاب های فقهی می گذشت. گاهی، موقع هوا خوری می شنید که کسی با دیدن کتاب های روی تختش، […]
اردوی بازدید از مناطق جنگی بود. بازدید علمی هم برای سد کرخه برنامه ریزی کرده بودند. مهندس سد آمد برای بچه ها حرف بزنند. هرکسی هر گونه از دستش بر می آمد مسخره بازی در می آورد؛ از صلوات بی […]
علی اکبر خیلی به درس علاقه داشت. ابتدایی که می رفت چون توی کلاس از همه بچه ها درشت تر بود، معلم گفته بود از بچه ها درس ها را بپرس تا من برسم. بچه بیشتر از معلم از او […]
سبک درس خواندن مصطفی منحصر به فرد بود. هر چه را باید یاد می گرفت، سر کلاس درس یاد می گرفت. به یاد ندارم که بیرون از کلاس درس خواندنش را دیده باشم. مهندس بازرگان به ما درس ترمو دینامیک […]
از ده سالگی درس های حوزه را شروع کرد. دو سال بود که در مدرسه ابدال خان مشهد درس می خواند؛ اما رضا خان با اصلاحاتش در همه حوزهها را تخته کرد. مرتضی خانه نشین شده بود؛ اما بیکار نبود. […]
گروهی پنج نفره بودیم. می خواستیم طرح ساخت موشکی را آماده کنیم که هر کسی بتواند از روی کاتالوگ آن را بسازد؛ آن هم در عرض دو ساعت با لوازم آشپزخانه و دم دستی. مصطفی روی موتور موشک کار می کرد. […]