ترویج انس با نهج البلاغه در سیره شهید مصطفی احمدی روشن
اراده کرده بودیم نهج البلاغه را وارد زندگی دانشجو ها کنیم. اتاق به اتاق می رفتیم و از همه دعوت می کردیم. با این که همه به بهانه سختی کار از زیرش شانه خالی می کردند؛ اما مصطفی پای کار […]
اراده کرده بودیم نهج البلاغه را وارد زندگی دانشجو ها کنیم. اتاق به اتاق می رفتیم و از همه دعوت می کردیم. با این که همه به بهانه سختی کار از زیرش شانه خالی می کردند؛ اما مصطفی پای کار […]
تابستان سال سوم دبیرستان، صبح های سهشنبه می رفتیم مسجد مهدیه همدان، زیارت عاشورا. خیلی گریه می کردیم. اگر یک روزکم گریه می کردیم، تا فردا غصه دار بودیم. مصطفی بعضی وقت ها می گفت: تو نمیگذاری من گریه ام […]
کوتاه قد ترین بچه های کلاس بودیم و قد کشیدن شده بود آرزومان. ماه رمضان که آمد، روز اولی بودیم. مصطفی یاد گرفته بود نماز شب بخواند. به من هم یاد داد. قرار گذاشتیم نماز شب بخوانیم و برای هم […]