شهید محمد علی رحیمی و پرهیز از تک خوری
علی عادت نداشت بدون ما چیزی بخورد. اگر بیرون چیزی می خورد، باید همه مان را می برد و از همان غذا به ما می داد و یا می گرفت و می آورد خانه. یک بار قرار بود دنبال خانه […]
علی عادت نداشت بدون ما چیزی بخورد. اگر بیرون چیزی می خورد، باید همه مان را می برد و از همان غذا به ما می داد و یا می گرفت و می آورد خانه. یک بار قرار بود دنبال خانه […]
یک روز ناهار لوبیا پلو داشتیم. وقتی علی آمد خانه، مهمانی هم با خودش آورده بود. یکی از همکاران هندی اش در سازمان بود. او را از مقابل آشپزخانه رد کرد و برد داخل اتاق. کشیدمش گوشه ای و اعتراض […]