برش هادوشنبه ۲۶ آذر ۱۴۰۳

خاطرات نوجوانی شهید حسن باقری

کلام شهیدان: فرازی از وصیت نامه شهید سلیمانی : شهدا را در چشم، دل و زبان خود بزرگ ببینید، همانگونه که هستند. فرزندانتان را با نام آنها و تصاویر آنها آشنا کنید.

شهیدی که مهریه همسرش هم کتاب بود.

برش اول: حسن روحیه عجبیی داشت. از همان دوران ابتدایی به کتاب خواندن علاقه داشت و کتاب های زیادی می خواند. اما اصلا به درس خواندن علاقه نداشت؛ حتی یک بار مادرم به حدی عصبانی شد که کتاب های درسی […]

هم سایه داری در سیره شهید حسن باقری

وقتی هم سایه ما شدند، هنوز غلام حسین دبستان هم نمی رفت. بچه مهربانی بود. می آمد؛ در می زد و می گفت: نان نمی خواهید؟ کاری ندارید؟ می فرستادم دنبال کارهایم. سریع نان و قرص هایم را می گرفت […]

کار فرهنگی در سیره شهید حسن باقری

غلام حسین دبیرستان که بود، با همدیگر در کلاس های مسجد و هیئت، قرآن و احکام یاد می گرفتیم. غلام حسین خودش دو سه جلسه قرآن درست کرده بود بچه های کوچک تر را دور خودش جمع می کرد و […]