جلوه محبت امام حسین (ع) در سیره شهید علی اکبر شیرودی
همسرم محمد علی هر بار که مسجد و هیئت می رفت، علی اکبر را هم با خود می برد. علی اکبر عاشق مداحی و روضه شده بود و استعداد خوبی هم داشت. هر وقت از مجلس روضه برمی گشت، خواهرانش […]
همسرم محمد علی هر بار که مسجد و هیئت می رفت، علی اکبر را هم با خود می برد. علی اکبر عاشق مداحی و روضه شده بود و استعداد خوبی هم داشت. هر وقت از مجلس روضه برمی گشت، خواهرانش […]
از بیست روزه گی مادر را می شناخت و کنارش آرام بود. مادر هم وقتی می خواست عبد الله را شیرش دهد، بسم الله می گفت و از اول تا آخر شیر خوردنش یا حسین از لبش نمی افتاد. روزی […]