امر به معروف و نهی از منکر در سیره شهید جلال افشار
جلال شبی سوار اتوبوس بود، از اصفهان به سمت قم. اکثر مسافران خواب بودند و راننده نوار ترانه مبتذلی گذاشته بود. آرام و مؤبانه به راننده گفت: اگر ممکن است آهنگ حرام را خاموش کنید و یا صدایش را کم […]
جلال شبی سوار اتوبوس بود، از اصفهان به سمت قم. اکثر مسافران خواب بودند و راننده نوار ترانه مبتذلی گذاشته بود. آرام و مؤبانه به راننده گفت: اگر ممکن است آهنگ حرام را خاموش کنید و یا صدایش را کم […]
برش یک: قبل از انقلاب: جلال معتقد بود تمام روحانیونِ وابسته به حکومت شاه، باید خلع لباس شوند. می گفت: اینها حرمت لباس پیامبر (ص) را از بین می بردند. با چند نفر از دوستان شان به شناسایی این افراد […]