برش هاسه شنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۳

سیره شهدا

کلام شهیدان: فرازی از وصیت نامه شهید سلیمانی : شهدا را در چشم، دل و زبان خود بزرگ ببینید، همانگونه که هستند. فرزندانتان را با نام آنها و تصاویر آنها آشنا کنید.

http://www.boreshha.ir/wp-content/uploads/2020/12/%D8%AA%D9%82%D9%88%DB%8C%D9%85-%D8%B4%D9%87%D8%AF%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%D8%A7%D8%AE%D8%B5-%D8%AF%DB%8C-%D9%85%D8%A7%D9%87.png

اخلاق هیئت داری شهید احمد مکیان

احمد از همان دوران نوجوانی هیئتی در خانه تشکیل داده بود و بچه های هم سن و سالش را حول محور امام حسین (ع) جمع می کرد. مداحی هم می کرد. وقتی مداح بهتر از خودش بود، بدون اینکه حسادت […]

دعای مستجاب شهید محمد مصطفی پور

شهید محمد مصطفی پور وقتی به شهادت رسید، هنوز به پانزده سالگی نرسیده بود. قبل از عملیات، داده بود جلو  پیراهنش نوشته بودند: آن قدر غمت را به جان پذیرم حسین (ع)       تا قبر تو را بغل […]

مراقبت در برخورد با نامحرم در سیره شهید عبد الحمید دیالمه

در فضای انقلابی دانشگاه رسم شده بود که دختران محجبه با پسران یک جا جمع می شدند و با هم تبادل نظر می کردند. بعدها معلوم شد اکثرشان سازمان مجاهدینی بودند. وحید این وضعیت را نمی پسندید. خدمت آیت الله […]

تقید به مسائل شرعی در سیره شهید علی تجلایی

[قبل از آشنایی مان با علی آقا]رفتم بیمارستان برای عیادت علی آقا. سه چهار تا از نیروهای امداد هلال احمر که خانم بودند بالای سرش بودند. می خواستند زخم هایش را پانسمان کنند؛اما اجازه نداد. خواهش کرد که پرستار مرد […]

خرید ساده ازدواج در سیره شهید مهدی باکری

قبلا در تلویزیون دیده بودمش. دل خوشی از او نداشتم. می گفتم این چه شهرداری است که حرف زدن هم بلند نیست. وقتی آمد خواستگاری نظرم عوض شد. با خرید عروسی مخالف بودم با اصرار آقا مهدی رفتیم بازار. یک […]

شوخی های شهید حسین خرازی

شوخی های حسین هم دیدنی بود. وقتی دستش در عملیات خیبر قطع شد،  اصفهان که بودم هر روز می رفتم عیادتش.  یک بار پرسید ازدواج کردی یا نه؟  وقتی جواب منفی مرا شنید.  اصرار کرد که یکی از خواهر هایم […]