برش هادوشنبه ۲۶ آذر ۱۴۰۳

اخلاق فرماندهی

کلام شهیدان: فرازی از وصیت نامه شهید سلیمانی : شهدا را در چشم، دل و زبان خود بزرگ ببینید، همانگونه که هستند. فرزندانتان را با نام آنها و تصاویر آنها آشنا کنید.

شهید محمود شهبازی؛ فرمانده جهاد تبیین

طی تابستان و پاییز ۱۳۶۰ با تشدید فعالیت شبکه های تروریستی سازمان منافقین، تعداد زیادی از اقشار مختلف مردم بی گناه همدان به دست این تروریستها به شهادت رسیدند. همین امر باعث شد محمود شهبازی در جایگاه فرماندهی سپاه استان […]

أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِأَصْحَابِ الْفِيلِ

🔹در جریان عملیات بازی دراز، وزوایی با نیروهایش به سمت قله ۱۱۵۰ حرکت کردند. سربازان بعثی با سلاح های سبک و سنگین بر قله مسلط بودند و بچه ها را زمینگیر کرده بودند. 🔸محسن با تذکر امدادهای الهی، نیروها را […]

شهدا، خودِ پیروزی هستند!

بعد از عملیات است. حاجی آمده به بچه های خط خداقوتی بگوید. چند مدافع، فدای راه حسین شده اند. به رزمنده ها نزدیک و نزدیک تر می شود. چشمش که به چهره ماتم زده چند نفر می افتد شروع می […]

من می‌دونم کِی شهید می شم!

قرار بود عملیات کنیم؛ خط هنوز آرام بود با بچه ها نشسته بودیم دورهم. یک دفعه یک موتوری، آمد از بغلمان رد شد و رفت جلو. گفتم: «این کیه دیگه؟ زود جلوش رو بگیرید نذارید بره اون سمت. صورتش را […]

حاج محسن یک دست کتک لازم است!

حسین روی نظم بچه ها خیلی حساس بود.  عملیات کربلای چهار، لشکر حضرت رسول (ص) در کانی مانگا عملیات می کرد. گردانی از ما هم گردان احتیاط بود. فرماندهی، بالای ارتفاع بود و برای اعزام گردان احتیاط، باید با لشکر […]

قدرت مدیریت بحران در سیره شهید رضا چراغی

رضا در بازسازی روحیه نیروها در بحران های شدید خبره بود. در مرحله بازسازی پس از عملیات فتح المبین گردان تیچ ۲۷ با کمبود شدید مهمات مواجه یودند. آن روز هم موقعی که داشتم به موقعیت گردان انصار می رفتم، […]

شهید مهدی خندان و خبر از ساعت شهادت

برش اول: برای بچه ها آیه «كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَ عَسى‏ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى‏ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ (بقره ۲۱۶)» […]

برخورد قاطع با فرماندهان خاطی در سیره شهید حسن باقری

تانك‌هاي‌ عراقي‌ داشتند بچه‌ها را محاصره‌ مي‌كردند. وضع‌ آن‌قدرخراب‌ بود كه‌ نيروها به‌ جاي‌ فرمان‌ده‌ لشكر مستقيماً به‌ حسن بي‌سيم‌ مي‌زدند. به فرماندهی که بدون نیروهایش برگشته بود، خیلی تند و محکم گفت: همين‌ الآن‌ راه‌ مي‌افتي‌، می روی طرف‌ […]

مقاومت و استقامت در سیره شهید سید حسین علم الهدی

تا از شهر هویزه به سمت سوسنگرد بیرون می‌زدیم، بچه ها از نفس می افتادند. حسین می گفت: هنوز که راهی نیامده ایم، زود شکایت را شروع کرده‌اید. گفتم: تو تمرین داشته ای حسین. اهل کوهنوردی بوده ای. ایام دانشجویی اش […]

صفحه 1 از 2 12 بعدی