خجالت نکشیدن از کار در سیره شهید مهدی قاضی خانی
شغل آقا مهدی جمع کردن ضایعات و نان خشک و پلاستیک و این طور چیزها بود. همیشه کلیه درد داشت. محکم می بستشان. ضایعات را از دوره گردها می خرید و عمده ای می فروخت. اصلا بابت کارش حجالت نمی […]
شغل آقا مهدی جمع کردن ضایعات و نان خشک و پلاستیک و این طور چیزها بود. همیشه کلیه درد داشت. محکم می بستشان. ضایعات را از دوره گردها می خرید و عمده ای می فروخت. اصلا بابت کارش حجالت نمی […]
مهدی هیچ وقت حاضر نشد انصاف را زیر پا بگذارد و حق را ناحق کند. برش اول: یکی از برادرانش در پمپ بنزین دعوایش شده بود. زنگ زد که خودت را برسان. مهدی سریع خودش را رسانده بود. وقتی رسید […]