شهید حسین املاکی و هدیه حلقه ازدواج به جبهه
یک روز بعد از عقد مان بود. با حسین در باغ قدم می زدیم. حسین دستش را بالا آورد و به حلقه اش نگاه کرد. آنگاه آن را از دستش در آورد و کف دستش گذاشت و گفت: دوست دارم […]
یک روز بعد از عقد مان بود. با حسین در باغ قدم می زدیم. حسین دستش را بالا آورد و به حلقه اش نگاه کرد. آنگاه آن را از دستش در آورد و کف دستش گذاشت و گفت: دوست دارم […]
مجموعه نیمه پنهان ماه، جلد ۲۳ املاکی به روایت همسر شهید نویسنده: رقیه مهری آسیا بر، ناشر: روایت فتح، نوبت چاپ: اول: ۱۳۹۶ تعداد صفحات: ۱۰۷ صفحه؛ مصور جلد ۳۲ ام مجموعه نیمه پنهان ماه به بررسی زندگی سردار شهید […]
حسین هیچ وقت اسیر عادت ها رسم و سومات نشد. روز خرید عروسی، حسین به پدرم گفت: خواهش می کنم برای من چیزی نخرید. من چیزی احتیاج ندارم. اما هر چیزی که می خواستید برای من بخرید معادلش را برای […]