شهادت طلبی سه امام جمعه
هر سه رفیق بودند محمد صدوقی، سید اسدالله مدنی و سید عبدالحسین دستغیب. رفته بودند مشهد. دعاهایشان این بود که هر سه شهید شوند. شهید شدند. شهید محراب. کتاب رهبر دار العباده ؛خاطرات شهید محمد صدوقی؛ نوشته: محمد علی جعفری […]
هر سه رفیق بودند محمد صدوقی، سید اسدالله مدنی و سید عبدالحسین دستغیب. رفته بودند مشهد. دعاهایشان این بود که هر سه شهید شوند. شهید شدند. شهید محراب. کتاب رهبر دار العباده ؛خاطرات شهید محمد صدوقی؛ نوشته: محمد علی جعفری […]
آیت الله حاج شیخ محمدرضا طبسی: مرحوم مدرس در مدرسه سپهسالار در شبستان زیر ساعت تدریس می فرمودند. من هم گاهی از قم به درس ایشان می رفتم. روزی در جلسه درس نامه ای خدمت ایشان آوردند. ایشان نامه را […]
برش اول: رضا خمر؛ همکار شهید: نورعلی اگر پولی برای کمک به دیگران میداد، طوری بود که فرد مقابل ناراحت نشود. در مسیر رفتن به مأموریت پیرمرد نابینایی پنج شیشه عسل کنار جاده گذاشته بود و میفروخت. آقای شوشتری گفت: […]
🔹شب، وقتی پیکر نورعلی را در معراج شهدا گذاشتند، من به دلیل بیماری نتوانستم معراج بروم؛ ولی همسر شهید برونسی به معراج رفته بود. 🔸همان شب سر تابوت نشسته بود و با گریه گفته بود: «شما امید ما بودید. در […]
حاج قاسم قیامت را با گوشت و پوست خود باور داشت و برای آن برنامه ریزی کرده بود. یکی از کارهایی که انجام داد این بود از خوبان شهادت و اقرار می گرفت؛ چنان که برای برخی از دوستان شهیدش […]
زندگی حاج قاسم بدجوری به روضه اهل بیت (ع) گروه خورده بود. خیلی پیش می آمد دلش بهانه روضه می کرد. زنگ می زد به مداح و می گفت فلان نوحه را بخوان. گاهی وقت ها خودش می خواند. با […]
سید ارادت ویژه ای به امام خمینی داشت. هر وقت با امام خمینی دیدار می کرد، در راه بازگشت بیش از حد معمول شاداب و خوشحال بودند. می گفتند: «آقای خمینی مراحل عرفانی اش را تمام کرده و فعلا از […]
شهید مدرس آن چنان با ساده زیستی خو گرفته بود که حتی نمایدگی مجلس هم نتوانست ذره ای در اخلاق و منش ایشان تدثیر بگذارد. برش اول: روزی آقا دیر به خانه آمدند. به خواهرشان “زهرا بیگم” گفتند: «همشیره! مقداری […]
یک شب در نجف پشت سر شهید مدنی نماز خواندنم. وقتی مسجد خلوت شد، دیدم شروع کرد به گریه کردن. چون به من اظهار لطف داشتند، به خودم جرأت دادم و نزدیک شدم و علت گریه شان را جویا شدم. […]
دستگاه اموی از امام حسین (ع) فقط یک امتیاز می خواستند و اگر آن یک امتیاز را امام به آنها می داد نه تنها کاری به کارش نداشتند، انعام ها هم می کردند و امام هم، همه آن تحمل رنج […]
در مجلس قانونی تصویب شده بود که مورد اعتراض مردم بود. آن روز وقتی شهید مدرس به خانه بازگشت، عده ای از مردم به خانه ما آمدند و به پدر اعتراض کردند که : «آقا! این چه لایحه خلاف مصلحتی […]
بسم الله الرحمن الرحیم شهادت میدهم به اصول دین: «اشهد أن لا اله الا الله و اشهد أنّ محمداً رسول الله و اشهد أنّ امیرالمؤمنین علیبن ابیطالب و اولاده المعصومین اثنیعشر ائمّتنا و معصومیننا حجج الله». شهادت میدهم که قیامت […]