مسئول مردمی؛ خاطره ای از شهید رجایی
یکبار با شهید رجایی می رفتیم برای نماز. تا رسیدیم اتاق ارباب رجوع نخست وزیری، پیرمردی با دیدن ایشان بلند شد و یقه شان را محکم گرفت. یکی از محافظان تا آمد پیرمرد را از او جدا کند، ایشان در […]
یکبار با شهید رجایی می رفتیم برای نماز. تا رسیدیم اتاق ارباب رجوع نخست وزیری، پیرمردی با دیدن ایشان بلند شد و یقه شان را محکم گرفت. یکی از محافظان تا آمد پیرمرد را از او جدا کند، ایشان در […]
وزیر وقت مسکن آمده بود خدمت شهید رجایی. می گفت: در حال آماده کردن لایحه ای هستیم که اگر تأیید کنید بفرستیم مجلس برای تصویب. پرسید: چه لایحه ای؟ گفت: لایحه ساخت منازل مسکونی برای نمایندگان مجلس پشت مدرسه سپهسالار. […]
رجایی وقتی وزیر آموزش و پرورش بود شب ها پرونده های گزینشی معلمان را به خانه می آورد. یک شب که توجه کردم دیدم برای برخی پرونده ها پنج یا شش سال ارفاق می زد و پیش از موعد دستور […]
شهید رجایی خیلی در تقلید از امام ثابت قدم بود. ایشان در زمانی واجب الحج شده بود که امام حج را به خاطر این که سازمان اوقاف دست شاه افتاده بود، تحریم کرده بود. ایشان هم حج نرفت. وصیت هم […]
وقتی شهید رجایی در زندان بود، افرادی پول هایی می آوردند. اول فکر می کردم که هدیه است و می خواهند ببخشند؛ اما می گفتند که این مبلغ را از آقای رجایی قرض کرده بودند. یک بار شهید باهنر مبلغی […]
کتاب سه شهید نویسنده: حمید داود آبادی ناشر: نشر شهید کاظمی نوبت چاپ: اول-۱۳۹۵ تعداد صفحات کتاب در یک نگاه: کتاب حاضر مصاحبه نویسنده کتاب با خانواده سه تن از شهدای انقلاب اسلامی است. مصاحبه با آقای بیژن حاج محمد […]
سال نمای زندگی شهید محمد علی رجایی دومین رئیس جمهوری اسلامی ایران ۱۳۱۲؛ (۲۵ خرداد) ولادت در قزوین ۱۳۱۶؛ وفات پدر در چهار سالگی ۱۳۱۹؛ ورود به دبستان ۱۳۲۵؛ اتمام کلاس ششم ابتدایی در قزوین ۱۳۲۶؛ انتقال به تهران برای […]