شهید محمد علی رحیمی و پرهیز از تک خوری
علی عادت نداشت بدون ما چیزی بخورد. اگر بیرون چیزی می خورد، باید همه مان را می برد و از همان غذا به ما می داد و یا می گرفت و می آورد خانه. یک بار قرار بود دنبال خانه […]
علی عادت نداشت بدون ما چیزی بخورد. اگر بیرون چیزی می خورد، باید همه مان را می برد و از همان غذا به ما می داد و یا می گرفت و می آورد خانه. یک بار قرار بود دنبال خانه […]
یک روز ناهار لوبیا پلو داشتیم. وقتی علی آمد خانه، مهمانی هم با خودش آورده بود. یکی از همکاران هندی اش در سازمان بود. او را از مقابل آشپزخانه رد کرد و برد داخل اتاق. کشیدمش گوشه ای و اعتراض […]
سید محمد علی خودش را مدیون انقلاب می دانست و شغل را وسیله برای ادای این دین. به همین خاطر در سال های اولیه ازدواج مان در هیچ شغلی بیش از یک سال دوام نیاورد. اوایل ازدواج در کمیته بود. […]
علی همه چیز را اول برای دیگران می خواست. کارمند کمیته انقلاب بود. اول ازدواجمان بود که به کارمندان کمیته خانه می دادند. قبول نکرد که برای خانه ثبت نام کنیم. می گفت ما هنوز جوانیم و بچه نداریم و […]
علی همیشه سرش در لاک خودش بود. یا مطالعه می کرد و یا مسجد بود. قبل از انقلاب کاخ جوانان را اداره می کرد که بعد از انقلاب به “کانون اسلامی مبین” تغییر نام داد. نشریه “امامت” را هم منتشر […]
کتاب رسول مولتان؛روایتی از زندگی سردار فرهنگی شهید سید محمد علی رحیمی به روایت همسر شهید: مریم قاسمی زهد نویسنده: زینب عرفانیان ناشر: سوره مهر نوبت چاپ: سوم- ۱۳۹۷ تعداد صفحات: ۲۱۵ صفحه – مصور کتاب در یک نگاه: کتاب […]
سال نمای زندگی شهید سید محمد علی رحیمی رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی در پاکستان ۱۳۳۶؛ (۱۹ تیر) ولادت در اهواز. ۱۳۴۳؛ شروع تحصیلات ابتدایی در تهران. ۱۳۵۸؛ مدیر مسئولی نشریه امامت. ۱۳۵۹؛ (۱۲ فروردین) ازدواج با خانم مریم قاسمی زهد […]