شهدای دی ماه

سال شمار زندگی شهید علی رضا عاصمی فرمانده تخریب قرارگاه کربلا و نجف ۱۳۴۱؛ (۲۸ شهریور) ولادت د رکاشمر مصادف با اول رجب ۱۳۴۸؛ شروع تحصیلات ابتدایی در مدرسه اسلامی ۱۳۵۷؛ (مهر) مشارکت در راه اندازی راهپیمایی دانش آموزی علیه […]

سال نمای زندگی شهید شیخ نمر باقر النمر ۱۳۳۸؛ (۳۰ خرداد) ولادت در شهر العوامیه استان قطیف عربستان ۱۳۵۹؛ مهاجرت به ایران برای ادامه تحصیلا دینی استقرار در حوزه علمیه «حضرت قائم» تهران به مدت ۱۰ سال ۱۳۶۹؛ سفر به […]

سال نمای زندگی شهید علی رضا ماهینی ۱۳۳۵؛ ولادت در یکی از محلات جنوب شهر بوشهر ۱۳۴۷؛ اخد مدرک دیپلم از دبیرستان حاج جاسم بوشهری با معدل اول بوشهر ۱۳۴۷؛ ورود به دانشگاه علم وصنعت تهران بدون کنکور به علت […]

سال نمای زندگی آیت الله شهید حسین غفاری ۱۲۹۳؛ ولادت در آذر شهر ۱۲۹۵؛ رحلت پدر در یک و نیم سالگی ۱۲۹۹؛ شروع تحصیلات ابتدائی ۱۳۱۱؛ ازدواج با دختر حضرت آیت الله حاج میرزا علی مقدس تبریزی که ثمره ازدواج […]

بسم رب الشهداء ان الله اشتری من المومنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه خدا جان و مال اهل ایمان را به لبهای بهشت خریداری کرده با سلام و صلوات به محضر خاتم انبیا حضرت محمد بن عبدالله (ص) و […]

شهید محمد اسلامی نسب، علاقه زائد الوصفی به حضرت زهرا (س) داشت. چشمش آسیب جدی دیده بود. دکترها، حتی با عمل جراحی از سلامت چشمش قطع امید کرده بودند. اصرار داشت که عملش کنند. بالاخره راضی شان کرد عمل را […]

عازم زیارت امام رضا (ع) بودم. خیلی اصرار کردم بیاید. گفت: خیلی دوست دارم بیایم، اما این دفعه می خواهم زیارت امام حسین (ع) بروم. زین العابدین نبوی وقتی شهید شد، حرفش یادم بود و ناراحتم می کرد، اما وصیت […]

سال نمای حیات ظاهری شهید سید مجتبی علمدار ۱۳۴۵؛ (۱۱ دی) ولات، ساری ۱۳۶۲؛ به عضویت در آمدن در بسیج و اعزام به کردستان در ۱۷ سالگی ۱۳۶۵؛ (تیر) شرکت در عملیات کربلای یک ۱۳۶۵؛ (دی) شرکت در عملیات کربلای […]

سال نمای حیات دنیوی شهید سید محمد حسین علم الهدی سال ۱۳۳۷؛ ه‍ . ش ولادت در اهواز سال ۱۳۴۳؛ ورود به مكتب جهت تعلیم قرآن سال ۱۳۴۸؛ تدریس قرآن در مسجد به عنوان یك مربی سال ۱۳۵۰؛ حضور و […]

سال نمای حیات دنیوی شهید حاج یونس زنگی آبادی ۱۳۴۰؛ (اول فروردین) ولادت در روستای زنگی آباد از توابع کرمان که اکنون به شهر تبدیل شده است. ۱۳۵۱؛ ورود به مدرسه راهنمائی فؤاد زنگی آباد ۱۳۵۲؛ وفات پدر ۱۳۵۶؛ اخذ […]

تا نشستیم روی موتور، گفت: روضه بخوان. هر چه بهانه آوردم قبول نکرد. قسمم داد. می گفت: من چند شب دیگه مهمان امام حسین (ع) هستم. می خواهم به آقا بگویم که همه جا برایت گریه کرده ام. پشت ماشین، […]

انس عجیبی با روضه امام حسین  (ع) داشت و محو روضه می شد. هر هفته خانه مان روضه داشتیم. مصطفی فرزند خردسالش رفته بود بنشیند روی پاهایش. با گریه برگشت که بابا مرا دوست ندارد. هر چه بابا  بابا کرده […]