برش هادوشنبه ۲۶ آذر ۱۴۰۳

اخلاص در سیره شهید سید حمید میر افضلی

کلام شهیدان: فرازی از وصیت نامه شهید سلیمانی : شهدا را در چشم، دل و زبان خود بزرگ ببینید، همانگونه که هستند. فرزندانتان را با نام آنها و تصاویر آنها آشنا کنید.

برش اول:

سید حمید خیلی آدم مخفی کار و تو داری بود.

نشسته بود گوشه سنگر و مدام در حال صحبت بود. هر دفعه هم طوری صحبت می کرد که خیلی عادی جلوه کند.

گفتم: سید! در جبهه چه کاره ای؟

گفت: تلفن چی فرمانده ام.

راست می گفت: تلفن چی خودش بود. فرمانده خط بود و به نیروهایش هم سپرده بود که کسی متوجه نشود که سمتش چیست؟!

برش دوم:

در کرخه مسئول خط بود. قرار بود عده ای از بچه های رفسنجان بیایند آنجا. قبل از آمد نشان به همه توصیه کرد که جایگاهش را لو ندهند. می گفت: نمی خواهم کسی فکر کند که برای پست و مسئولیت به جبهه آمده ام.

 

حتما بخوانید:  شما فرمانده لشکرید؟!

پا برهنه در وادی مقدس، نویسنده و ناشر: گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی، چاپ اول- ۱۳۹۳؛ ص ۸۹ و ۵۱٫

به این پست امتیاز دهید.

مطالب زیر رو هم از دست ندید…

نظرات و ارسال نظر