برش هادوشنبه ۲۶ آذر ۱۴۰۳

وصیت نامه شهید مهدی زین الدین

کلام شهیدان: فرازی از وصیت نامه شهید سلیمانی : شهدا را در چشم، دل و زبان خود بزرگ ببینید، همانگونه که هستند. فرزندانتان را با نام آنها و تصاویر آنها آشنا کنید.

بسمه تعالی

اولین شرط لازم برای پاسداری از اسلام، اعتقاد داشتن به امام حسین(ع) است. هیچ کس نمی‌تواند پاسداری از اسلام کند در حالی که ایمان و یقین به اباعبدالله‌الحسین(ع) نداشته باشد.

اگر امروز ما در صحنه‌های پیکار می‌رزمیم و اگر امروز ما پاسدار انقلابمان هستیم و اگر امروز پاسدار خون شهدا هستیم و اگر مشیت الهی بر این قرار گرفته که به دست شما رزمندگان و ملت ایران، اسلام در جهان پیاده شود و زمینه ظهور حضرت امام زمان(عج) فراهم گردد، به واسطه عشق، علاقه و محبت به امام حسین(ع) است. من تکلیف می‌کنم شما رزمندگان را به وظیفه عمل کردن و حسین‌وار زندگی کردن.

در زمان غیبت کبری به کسی منتظر گفته می‌شود و کسی می‌تواند زندگی کند که منتظر باشد، منتظر شهادت، منتظر ظهور امام زمان(عج). خداوند امروز از ما همت، اراده و شهادت‌طلبی می‌خواهد.

در این وصیت نامه فقط مقدار بدهکاری‌ها و بستانکاری‌ها را جهت مشخص شدن برای بازماندگان و پیگیری آن‌ها می‌نویسم،به انضمام مسائل شرعی دیگر.

۱- مسائل شرعی:

الف) نماز: به نظرم نمی‌آید بدهکار باشم؛ ولی مواقعی از اوان ممکن است صحیح نخوانده باشم، لذا یک سال نماز ضروری است خوانده شود.
ب) روزه: تعداد ۱۹۰ روزه قرض دارم و نتوانستم بگیرم.
ج) خمس: سی و پنج هزار ریال به دفتر آیت الله پسندیده بدهکار هستم.

د) حق الناس: وای از آتش جهنم و عالم برزخ، خداوند عالم بصیراست.

۲- مادیات

الف:بدهکاری‌ها:

۱- مبلغ شش هزار تومان معادل شصت هزار ریال به طرح و عملیات ستاد مرکزی بدهکارم، البته قبض دویست هزار ریال است؛ ولی از این مبلغ شصت هزار ریال بدهی بنده است.
۲- وام یک میلیون ریالی از ستاد منطقه یک گرفته‌ام که ماهانه بیشتر از هزار ریال باید بدهم، از این مبلغ هزار و هفتصد و پنجاه تومان حق مسکن را سپاه می‌دهد و دویست و پنجاه تومان از حقوقم کسر نمایند.
۳- پنج هزار ریال به آقای مهجور (ستاد لشکر) پول نقد بدهکارم و پرداخت شد توسط درگاهی.

ب – بستانکاری‌ها:

۱-مبلغ هفتاد و پنج هزار ریال رهن منزل که به آقای رحمانی توفیقی جهت منزل مسکونه داده بودم و طلبکارم. این منزل را به مدت یک سال اجاره نمودم. به اتفاق‌ آقای رحمان توفیقی؛ که ما در طبقه بالا و رحمان در طبقه پایین زندگی می‌کردند و ظاهرا شهید حسن باقری از طریق آقای استادان منزل را از شخصی بنام معاضدی (صاحب اصلی خانه) اجاره کرده بودند، ولی نامبرده یکسال است که مبلغ فوق را مسترد ننموده است.

۲- مقداری پول هم که مبلغ آن را نمی‌دانم (یادم نیست) نزد پدرم داشته‌ام و مقداری هم مجددا اگر به پدرم داده‌ام، جهت بدهی‌های پدرم برای خانه‌ای که خریده بود تا ما در آن زندگی کنیم؛ ولی خانه متعلق به پدرم می‌باشد و من فقط مبلغ فوق و یکصد هزار تومان وام مندرج در بند۲ [طلبکارم]. بدهکاری‌ها را از مبلغ نهصد و سی هزار تومان وجه بابت خانه مسکونی که پدرم خریده بوده است را داده‌ام که در صورت مرگ من و فروش خانه مستدعی است باقیمانده وام را به سپاه برگردانده و طلبکاری من از پدرم را به همسر و فرزندم بدهید و باقیمانده پول خانه هم طبیعتا به پدرم می رسد.

مطلب دیگری به ذهنم نمی‌رسد و اگر کسی مراجعه کرد با توجه به وصیت من اقدام نمایید.

مهدی زین الدین

۱۳۶۳/۱/۱۳

به این پست امتیاز دهید.
حتما بخوانید:  اهتمام به مطالعه در سیره شهید حسین علی عرب اردستانی

مطالب زیر رو هم از دست ندید…

نظرات و ارسال نظر