برش هادوشنبه ۲۶ آذر ۱۴۰۳

هیئت نوجوانان شهید سید حسین علم الهدی

کلام شهیدان: فرازی از وصیت نامه شهید سلیمانی : شهدا را در چشم، دل و زبان خود بزرگ ببینید، همانگونه که هستند. فرزندانتان را با نام آنها و تصاویر آنها آشنا کنید.

هیئت نوجوانان شان شهر و البته تمرکز ساواک اهواز را به هم ریخته بود. مثل دسته های دیگر عزاداری نمی کردند. از هر صد متر و دویست متر یک شان می رفت روی صندلی و یکی از آیه های جهادی را می خواند و دیگری ترجمه می کرد. در فاصله بعدی دو نفر دیگر جایگزین می شدند و همین کار را می کردند. همه دسته ایستاده اند و محو آیات و برنامه ایشان شده اند.

جلوی آگاهی هم که رسیده اند، یک شان رفت روی صندلی و بلند گو را گرفت و با صدای بلند گفت: ای مردم! اگر دین ندارید لا اقل آزاده باشید.

قبل از اینکه به میدان مجسمه برسند که مجسمه شاه در آن قرار داشت و آخرین برنامه هیئت ها طواف کردن و ادای احترام به او بود، پیچیدند توی فرعی و در بین جمعیت دسته های دیگر پراکنده شدند. نمی خواستند به مجسمه شاه ادای احترام کنند.

سر دسته شان نوجوانی بو به نام سید حسین علم الهدی.

کتاب سه روایت از یک مرد، محمد رضا بایرامی، انتشارات هویزه، چاپ اول، ۱۳۹۴؛ ص ۲۱-۱۶٫

به این پست امتیاز دهید.
حتما بخوانید:  انس با نهج البلاغه در سیره شهید سید حسین علم الهدی

مطالب زیر رو هم از دست ندید…

نظرات و ارسال نظر