کتاب راز آن ستاره؛ سرگذشت نامه سردار گمنام شهید رضا چراغی
نویسنده: گل علی بابایی
ناشر: صاعقه
نوبت چاپ: دوم-۱۳۹۳
تعداد صفحات: ۱۶۶ صفحه- مصور
مجموعه ۲۷ در ۲۷ می باشد به سرگذشت نامه تفصیلی سرداران شهید لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) تهران می پردازد و کتاب حاضر جلد سوم این مجموعه است که به سرگذشت نامه سردار رشید لشکر اسلام شهید رضا چراغی اهتمام ورزیده است.
نویسنده کتاب بی نیاز از معرفی است و قلمش، قلمی رسا و مورد اعتماد است.
تعداد صفحات متن کتاب ۱۳۲ صفحه است و ۳۲ صفحه هم به ۵۷ قطعه تصاویر شهید از کودکی تا شهادت و تشییع این شهید بزرگوار می پردازد.
گزینش اسم کتاب از خوابی است که در آخر کتاب صفحه ۱۳۱ ذکر شده، اقتباس شده است:
موقعی که پدرم پیکر رضا را داخل قبر گذاشت صورت رضا را بوسید و از داخل قبر بیرون آمد.
بعد از چند وقت رضا را در خواب دید که روی گونه اش چیزی مثل ستاره می درخشد. پدرم در خواب از رضا پرسیده بود: آن چیست که روی صورت می درخشد؟
رضا گفت: وقتی که شما مرا داخل قبر گذاشتی و صورتم را بوسیدی، یک قطره اشک چشمت به روی صورتم افتاد و این همان قطره اشک است که می درخشد.
قالب کتاب، بیشتر به ارائه اطلاعات نظامی و شبه آن در راستای تبیین زندگی نامه شهید اختصاص یافته است. این نوع قالب، زیر ساختی و آرامش بخش است. آرامش بخش از این جهت که در ارائه تصویر ابتدایی از شهید بزرگوار، خیلی متقن قدم بر می دارد. شهیدی که خاطرات و سیره اش مورد بررسی قرار می گیرد، باید یک زندگی نامه متقن از او داشته باشیم.
این نوع آثار، لازم اما کافی نیست. بر مبنای این آثار می توان به ذکر سیره شهید پرداخت. با توجه به این ویژگی کتاب است که خاطرات کاربردی از شهید بزرگوار به طور پراکنده و به تناسب مباحث، ذکر شده است.
یکی از ویژگی های مثبت کتاب، تقسیم بندی بر اساس بخش های مختلف است.(۲۲ بخش) تقریبا هر سه یا چهار صفحه، با عنوان جداگانه از سایر بخش ها جدا سازی شده است. یکی از فواید این نوع چینش، عدم ایجاد احساس خستگی در خواننده است.
نویسنده کوشیده است از تمام مقاطع زندگی شهید، تصویری را ارائه کند. از دوران کودکی و نوجوانی، دوران جوانی، سربازی، جنگ و زندگی خانوادگی.
در تبیین بخش خانوادگی، از نامه های رد و بدل شده با همسرش هم نشانی وجود دارد.
در صفحه ۱۰۴ و ۱۰۵ یکی از این نامه ها آمده است:
بسم الله الرحمن الرحیم
إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذينَ يُقاتِلُونَ في سَبيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنْيانٌ مَرْصُوص
نامهای به یک پاسدار دلیر
سلام علیکم
به تو ای دلاور با رشادت، به تو که هفت سین سپاسی، ستایشی، سلاح، سلوک علی واری، سرخی، سبزی، سنتهای اسلامی را نگهبان.
به تو که با تربتی گلگون گشته از خاک وطن ما نماز میگذار. در این عرصه ای که آزمون بلا کشی آدمیان شده، نامه ام را به تو می نویسم ای پاسدار دلیر. به تو… من نامه ام را به امواج کارون می سپارم تا هنگامی که تو از آب زلال آن رضوی نماز می گیری به دستت برسد و با خواندن آن غنچه لبانت بشکفد.
ای لاله در صحرا، ای اشکی در دریا، ای قطره ای در رود، حسینی در میقات، اسطوره خوبی ها… دیگر چه بگویم که وصف تو در توان من نیست.
ای پرستش کنندهای که هر نیمه شب، در زیر نور پریده رنگ مهتاب جبهه، بر تنه نخلی، یا دیوار خاکریزی تکیه میدهی و نماز مینشینی.
تو آن عابد راستینی هستی که می خواهی از عبد بودن معراج خودت را آغاز کنی و به مقامی برتر از ملائک آسمان برسی.
تو می خواهی از من بودن، به ما هجرت کنی و از بودن با ما، به جوار همنشینی با انبیاء و اولیاء خدا.
آری تو همان کسی هستی که امامت، خمینی عزیز، آرزوی چون تو بودن را دارد؛ آنجا که می فرماید: «ای کاش من هم یک پاسدار بودم».
خب آقا رضا
با عرض سلام مجدد
امیدوارم که حالت خیلی خوب باشه. منظورم از نوشتن این نامه پاسخی بود به نامه پر از مهر و صداقت جناب عالی…
یکی دیگر از ویژگی های مثبت کتاب، نقل برخی مکالمات بی سیمی در جریان عملیات هاست که به اتقان مطالب می افزاید.
در برخی صفحات، اصطلاحاتی وجود دارد که شاید برای برخی خوانندگان دور از فضای جنگ مقداری ابهام دارد. بهتر بود که در پاورقی توضیحات درباره آنها داده شود. مانند «شیوه امواج انسانی»، «شهر روان سر»، «محور عملیاتی تته» و «باینگان».
این کتاب با آنکه خاطره کمتری از شهید را به انسان منتقل می کند، اما زندگی نامه شیرینی است و می توان تصویر شفافی از رضای داستان مشاهده کرد و لذت این خوانش به دل آدمی می نشاند.
پیوندهای مرتبط:
برش هایی از این کتاب را در اینجا مشاهده بفرمائید.
به این مطلب رای دهید.
10
لینک کوتاه شده