کتاب ابو جهاد؛ صد خاطره از شهید عماد مغنیه
نویسنده: سید محمد موسوی
ناشر: روایت فتح
نوبت چاپ: اول؛ ۱۳۹۶
تعداد صفحات: ۱۰۶ صفحه؛ مصور
این کتاب به بیان خاطراتی اجمالی از فرد شماره دو حزب الله لبنان، همو که ۲۵ سال سرویس های اطلاعاتی کشورهای غربی را سال ها به دنبال خود کشانده بود، در قالب صد خاطره کوتاه می پردازد.
در رسانههای غربی گفته میشد تا به حال چندین بار جراحی پلاستیک انجام داده و قیافه اش را عوض کرده است و در بسیاری از عملیات تروریستی در جاهای مختلف دنیا دست دارد. خودش این ها را که می شنید، خنده اش می گرفت. خاطره شماره ۴۴ کتاب.
قالب کتاب، همان قالب کتاب های یادگاران است. خاطرات کتاب، از کودکی تا زمان شهادت را شامل می شود.
۲۵ ژانویه ۱۹۶۲ صدای گریه اش در منطقه شیاح بیروت پیچید. اسمش را گذاشتند عماد. همان روزها در یکی از جاده ها تصادف کردند معجزه شد که به هیچ کس آسیبی نرسید. پدرش حاج فائز میگفت: «خدا به خاطر این بچه به ما رحم کرد. این بچه آینده داره».
هیچکس فکرش را هم نمی کرد که آینده این بچه شکست دادن اسرائیل باشد؛ اسرائیلی که همان سالها با ارتش های قدرت مند غربی می جنگید و همیشه پیروز می شد.
خاطره شماره یک کتاب
با موسیقی هایی که تم عرفانی داشتند میانه خوبی داشت؛ چه عربی و چه فارسی. میگفتند چند ساعت قبل از ترور هم قطعه ای از محمد اصفهانی را گوش داده؛ غوغای ستارگان:
امشب در سر شوری دارم
امشب در دل نوری دارم
باز امشب در اوج آسمانم
باشد رازی با ستارگانم
امشب یک سر شوق و شورم
از این عالم گویی دورم
خاطره شماره ۸۳ کتاب
اول کتاب زندگی نامه اجمالی از شهید ارائه شده است و آخر کتاب، تصایری از شهید عماد مغنیه و خانواده اش. اما زندگی نامه خیلی کلی و کوتاه است و حتی تاریخ ازدواج و ولادت فرزندانش را هم ندارد.
طبق معمول کتاب های یادگاران خاطرات نه راوی دارند و نه منبع. در بهترین حالت، نمی گذارد خاطرات به دل انسان بنشیند.
عماد را به حق می توان عمود مقاومت لبنان نامید و به جا بود که خاطرات ناب او گردآوری شود. اگر چه متوجه دسترسی دشوار به منابع به خاطر مسائل امنیتی، مسافت و زیان هستیم و در همین حد هم قدر دان نویسنده و ناشریم.
پیوندهای مرتبط:
برش هایی از این کتاب را در اینجا مشاهده بفرمائید.
به این مطلب رای دهید.
80
لینک کوتاه شده