تانک ها و سربازان مسلح، چهار راه سی متری را قرق کرده بودند. حسین بچه ها را جمع کرد و گفت: بیایید برویم سر چهار راه، سرود هفده شهریور را بخوانیم. بهبوهه انقلاب بود و شعار دادن و تظاهرات حرکتی کاملا خطرناک.
به دنبال حسین راه افتادیم و گوشه ای از چهار راه تجمع کردیم. انگار جشنواره سرود باشد و ما هم یک گروه سرود. یک باره با صدای بلند شروع کردیم به خواندن:
۱۷ شهریور روز ننگ شاه ۱۷ شهریور افتخار ما.
نظامیان تصور چنین حرکتی را نداشت که یک مشت بچه بیایند و رو در روی شان، در کمال آرامش سرود بخوانند.
با عصبانیت تیربار ها را چرخاندند سمت ما و اگر مردم، ما را از کوچه پس کوچه ها فراری نمی دادند، تکه بزرگ مان گو شمان بود.
راوی: عظیم سرفراز
کتاب آسمان خبری دارد؛ روایت زندگی و خاطرات نوجوان عارف شهید عبد الحسین خبری، نویسنده: گروه روایتگران شهدای دزفول، ناشر: سرو دانا، تاریخ چاپ: دوم- ۱۳۹۵؛ صفحه ۳۱ و ۳۲.
به این مطلب رای دهید.
00
لینک کوتاه شده