برش هادوشنبه ۲۶ آذر ۱۴۰۳

رد پای محبت امام هادی (ع) در زندگی شهید مهدی نوروزی

کلام شهیدان: فرازی از وصیت نامه شهید سلیمانی : شهدا را در چشم، دل و زبان خود بزرگ ببینید، همانگونه که هستند. فرزندانتان را با نام آنها و تصاویر آنها آشنا کنید.

سال هشتاد و هشت پیش دانشگاهی بودم. در بسیج هم فعالیت می کردم. همان سال در ایام شهادت امام هادی (ع) مقاله ای نوشتم. آن مقاله نگاه و حسّم را به این امام عزیز عوض کرد و از آن به بعد در تمام زندگی رد پای امام هادی (ع) را مشاهده می کردم.

سال نود و یک بود که مهدی با خواهرش آمدند خانه مان برای دیدار اول. روز شهادت امام هادی (ع) بود. با خودم گفتم: اگر این ازدواج پا گرفت و پسردار شدم، اسمش را می گذارم محمد هادی.

مهدی هم به امام هادی خیلی علاقه داشت. به طوری که یک بار قبل از آنکه برود سامرا گفت: «حتما مرا در حرم امام هادی (ع) دفن کنید». دلم را به دریا زدم و گفتم: اگر روزی شهید شدی باید قبری باشد برای آرام کردن ما. که نهایتا به خاطر دل ما کوتاه آمد و قرار شد پیش پدرش دفن شود.

آن اواخر که سامرا در محاصره نیروهای تکفیری قرار گرفته بود، شده بود فرمانده عملیات سامرا. آنقدر ماند پای کار سامرا و حرم عسکریین تا شهید شد. بعد از طواف توی حرم ائمه سامرا و کاظمین و کربلا و نجف آوردندش ایران.

راوی: مریم عظیمی؛ همسر شهید

کتاب دیدار پس از غروب ؛ شهید مهدی نوروزی(مدافعان حرم ۱)؛ نوشته منصوره قنادیان، ناشر: روایت فتح، چاپ سوم؛ ۱۳۹۵؛ صفحات ۱۲ و ۱۴-۱۵ و ۷۰ و ۷۵٫

به این پست امتیاز دهید.
حتما بخوانید:  گره گشایی اعتقاد به امام زمان (ع) در سیره شهید علی چیت سازیان

مطالب زیر رو هم از دست ندید…

نظرات و ارسال نظر