برش هادوشنبه ۲۶ آذر ۱۴۰۳

اذان گفتن شهید عبد الله صادق

کلام شهیدان: فرازی از وصیت نامه شهید سلیمانی : شهدا را در چشم، دل و زبان خود بزرگ ببینید، همانگونه که هستند. فرزندانتان را با نام آنها و تصاویر آنها آشنا کنید.

عبد الله از همان بچگی عاشق اذان بود. وقتی که در همان پنج شش سالگی مشغول بازی شمشیر بازی بود، وقتی متوجه می شد وقت اذان ظهر شده است، بازی را در همان گرماگرمش رها می کرد. شمشیر چوبی اش را می انداخت و بالای درخت توت می رفت. پیراهنش را در می آورد و با صدای بلند اذان می گفت.

این رفتار آن قدر تکرار شد که رفته رفته اهل خانه و سپس در و همسایه ها او را بلال نامیدند.
منطقه هم که رفته بود. شب جمعه ای بود که هنگام غروب هوای اذان گفتن کرد. وقتی فرمانده صدای اذانش را شنید، خیلی به وجد آمده بود. گفت: کاش زودتر کشفت کرده بودم. از فردا دیگر از بلند گو اذان پخش نمی شود. خودت باید زحمتش را بکشی.

کتاب سی و ششمین روز ؛ زندگی نامه شهید عبد الله صادق. نوشته: سیمین وهاب زاده مرتضوی. نشر: مرکز اسناد انقلاب اسلامی. نوبت چاپ: اول-۱۳۹۴٫ صفحه ۱۵-۱۷ و ۹۸-۹۹٫

به این پست امتیاز دهید.
حتما بخوانید:  شهید ابراهیم هادی و مجالس معروف به عید الزهرا (س)

مطالب زیر رو هم از دست ندید…

نظرات و ارسال نظر